جدول جو
جدول جو

معنی عالی تبار - جستجوی لغت در جدول جو

عالی تبار
کسی که نسب عالی دارد، عالی نسب، بلندنسب
تصویری از عالی تبار
تصویر عالی تبار
فرهنگ فارسی عمید
عالی تبار
(تَ)
عالی نسب. آنکه نسب عالی دارد
لغت نامه دهخدا
عالی تبار
والا تبار آن که دارای نسب عالی است بلند نسب
تصویری از عالی تبار
تصویر عالی تبار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ تَمْ ما)
ابن اسماعیل بن شعیب بن مثیم بن یحیی تمار اسدی کوفی بصری میثمی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی میثمی شود
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان ماهیدشت پایین بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 11هزارگزی جنوب ماهیدشت و 4هزارگزی جنوب خزل. ناحیه ای است واقع در دامنۀ سردسیر و 175 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات، حبوبات، دیم و لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد و در تابستان از خزل اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
وی سردار لشکر سلطان محمود سلجوقی بود و وقتی محمود از عم خود سلطان سنجر شکست خورد، سلطان سنجر درباره این علی بار از کمال الدین علی سمیرمی سوال کرد که اکنون کجا است. وی جواب داد که ’انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک’ و سلطان سنجر این تقریر را بسیار پسندید و برادرزادۀ خود را مورد نوازش قرار داد. برای تفصیل بیشتر رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 207 شود
لغت نامه دهخدا
از توابع رودپی واقع در شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی